صفحه و مهره شطرنج فدارسیونی استاندارد مسابقات شهریار کد A بسیار خوش دست،...
شطرنج فدراسیونی مسابقات کیان مدل کیف دار با صفحه شطرنج 45 * 45 و مهره...
صفحه و مهره شطرنج فدارسیونی مسابقات کیان مدل کیف دار جدید با صفحه شطرنج...
ساعت شطرنج Leap مدل «PQ9907»بهترین انتخاب برای استفاده در منزل و...
نویسنده: Sergey Ivashchenko مترجم: ابوالقاسم نجیب ناشر: فرزین سال...
نويسنده: John Nunn مترجم: احسان محمد اسماعیل ناشر: شباهنگ سال انتشار:...
نویسنده : Karsten Muller مترجم: محمد خیر خواه ثایت قدم ناشر: شباهنگ سال...
نویسنده:Maizelis Ilia Levovie مترجم: رضا رضایی سال انتشار: 1402 ناشر:...
نویسنده: Murray Chandler, Helen Milligan مترجم: خشایار بهاری ناشر:...
نویسنده: Mauricio Flores Rios مترجم: محمد خیرخواه ثابت قدم سال انتشار:...
نویسنده: Murray Chandler مترجم: اعظم اعتماد ناشر: شباهنگ سال انتشار:...
یکی از جذابترین و در عین حال پیچیدهترین روابط در تاریخ شطرنج، به دوئل حماسی بین بوریس اسپاسکی و بابی فیشر در مسابقات قهرمانی جهان سال 1972 بازمیگردد. این رویارویی نه تنها اوج تواناییهای این دو نابغه شطرنج بود، بلکه به دلیل حواشی و شخصیتهای متفاوت آنها، همواره سوالی را در ذهن علاقهمندان به وجود آورده است: آیا بوریس اسپاسکی و بابی فیشر با وجود رقابت شدید، واقعاً دوست بودند؟
پاسخ به این سوال نیازمند بررسی دقیقتر اظهارات و رفتارهای هر دو بازیکن، بهویژه پس از آن مسابقه تاریخی است. در حالی که فیشر با رفتارها و تصمیمات غیرقابل پیشبینی خود همواره در هالهای از ابهام باقی ماند، اظهارات اسپاسکی در مورد او پر از نکاتی است که میتواند به درک بهتر این رابطه کمک کند.
بوریس اسپاسکی، برخلاف بسیاری از رقبای فیشر، هرگز کینهای از او به دل نگرفت. او در صحبتهایش، نه تنها به نبوغ شطرنجی فیشر اذعان داشت، بلکه ابعاد انسانی و حتی کودکانه شخصیت او را نیز درک میکرد. اظهارات اسپاسکی گویای نکات کلیدی زیر است:
"من خاطرات خوبی از فیشر دارم.": این جمله نشان میدهد که اسپاسکی از دوران رقابت با فیشر، حتی با وجود شکست، تجربیات مثبتی کسب کرده است. این خاطرات میتوانست شامل لحظات هیجانانگیز بازیها، چالشهای فکری و حتی ارتباطات غیررسمی بین دو قهرمان باشد.
"من هیچ کینهای نسبت به او ندارم.": این یکی از مهمترین جملات اسپاسکی است که بر روحیه ورزشکاری و بزرگمنشی او تاکید میکند. رقابت شدید در دنیای شطرنج اغلب با کینهها و خصومتها همراه است، اما اسپاسکی نشان داد که میتواند از این مسائل فراتر رود.
"من همیشه این حقیقت را قبول دارم که او مانند یک کودک رفتار میکرد.": اسپاسکی به خوبی از ویژگیهای شخصیتی خاص فیشر آگاه بود. او به جای قضاوت یا سرزنش، رفتار فیشر را به عنوان بخشی از شخصیت او درک میکرد. این دیدگاه، نه تنها همدلانه است، بلکه نشان میدهد اسپاسکی به عمق وجود فیشر پی برده بود. رفتارهای غیرمتعارف فیشر، از جمله تاخیر در مسابقات، درخواستهای عجیب و کنارهگیریهای ناگهانی، همگی میتوانستند ناشی از نوعی بلوغنیافتگی عاطفی یا نابغه بودن همراه با آسیبپذیریهای روحی باشند که اسپاسکی آن را درک میکرد.
"بابی بسیار دل پاک و مهربان بود.": این جمله شاید تکاندهندهترین بخش از اظهارات اسپاسکی باشد. در حالی که افکار عمومی و رسانهها فیشر را فردی منزوی، کجخلق و حتی پارانوئید میشناختند، اسپاسکی بر ویژگیهای مثبت و درونی او تاکید میکند. این نشان میدهد که اسپاسکی از طریق ارتباطی نزدیکتر، وجه دیگری از فیشر را دیده بود که شاید برای دیگران پنهان مانده بود. "دل پاکی" و "مهربانی" ویژگیهایی هستند که اغلب در یک شخصیت کودکانه نیز دیده میشوند و با جمله قبلی اسپاسکی همخوانی دارند.
با وجود اظهارات گرم و همدلانه اسپاسکی، باید توجه داشت که بابی فیشر پس از قهرمانی جهان، به تدریج از دنیای شطرنج و انظار عمومی کناره گرفت. او کمتر مصاحبه میکرد و ارتباطاتش محدود بود. بنابراین، مشخص نیست که فیشر چه احساسی نسبت به اسپاسکی داشت و آیا او نیز این رابطه را "دوستانه" تلقی میکرد یا خیر.
با این حال، برخی شواهد غیرمستقیم وجود دارد که میتواند به این سوال پاسخ دهد:
احترام متقابل در بازیها: در طول مسابقات 1972، با وجود تنشها و درخواستهای فیشر، نوعی احترام متقابل بین دو بازیکن وجود داشت. اسپاسکی هرگز در طول بازیها از روشهای غیرورزشی برای آزار فیشر استفاده نکرد و همواره بر بازی متمرکز بود.
حاضر شدن اسپاسکی در مسابقه غیررسمی 1992: در سال 1992، زمانی که فیشر پس از سالها انزوا، تصمیم گرفت در مسابقهای غیررسمی و غیرقانونی با اسپاسکی در یوگسلاوی شرکت کند، این خود گواه بر وجود رابطهای خاص بین آنها بود. فیشر میتوانست هر حریفی را انتخاب کند، اما او اسپاسکی را برای بازگشت به شطرنج برگزید. این انتخاب نشان میدهد که فیشر نیز به نوعی برای اسپاسکی ارزش قائل بود.
رابطه بین بوریس اسپاسکی و بابی فیشر فراتر از یک رقابت ساده بود. این یک نمونه از درک متقابل و احترام در ورای نبردهای فکری است. برای شطرنجبازان در هر سطحی، این داستان میتواند درسهای ارزشمندی داشته باشد:
روحیه ورزشکاری: پذیرش شکست با متانت و عدم کینهورزی، ویژگیهایی است که اسپاسکی به خوبی آن را به نمایش گذاشت.
همدلی و درک شخصیت حریف: شناخت و درک ویژگیهای روحی و روانی حریف، حتی اگر عجیب به نظر برسند، میتواند به شما در مدیریت شرایط کمک کند.
تمرکز بر شطرنج: با وجود تمام حواشی، اسپاسکی همواره بر بازی شطرنج متمرکز بود و سعی میکرد بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارد.
سایر مطالب پیشنهادی :